Wednesday, February 18, 2009

><><><



روزهایی بود با طعمی خاص

دلی که آشفتگی را نمی شناخت

منی که روزهایش سخت بود

سختی هایی که خیلی شیرین بود

زمستان میگذشت و دو.. یک.. دو و آن موسیقی لطیف بیشتر در ذهنم فرو میرفتند

دنیا آنقدر برایم فرق کرده بود گویی دوباره به دنیا آمده ام

عجیب ترین لحظات عمرم را تجربه کردم


هر سال به یادش نگاهی و کلامی و... و ... ء







Look into my heart

you will find

There's nothin' there to hide

.

.

.

Friday, February 6, 2009

خودم هم ...

دلم تنگ است
شاید جایی
روزی
نامی
درختی
حک شود
همراه با تلفظش بر لب
با درخت بزرگتر شود
کسی را یاد کسی بیندازد
روزی
امروز انگشتانم مرا به یادت انداخت
عطر تو روی تمام زندگیم پخش نشده
جز عطر تو بویی نیست
وقتی خودم هم من را به یاد تو میندازد...