Wednesday, July 9, 2008

هرچند برام مهم نیست و نمیخوام بهترین تابستونمو با رنگ و بوی کلاس و درس آغشته کنم ولی تا آخرین ساعات وقت اداری هم میشه برای غلبه بر بد شانسی ها و کم لطفی ها تلاش کرد
سخته وقتی تو دانشگاهی که هیشکی کار نمیکنه و شهری که نصف روز رو تو خونه در حال ور رفتن هستن زندگی میکنی ومشکلات مالی ودوستان شبه دشمن احاطه ات کردن مهمترین اسپانسراتم بگن بیخود خودتو خسته نکن...
اصلن از روبرو بودن باهاشون خوشم نمیاد
اصلن مهم نیستن این واحدا .. مهم اینه که به خیل منتقدین بنده اعم از دوست و آشنا و همخونه و خانواده و ... ثابت بشه که من هنوز زنده ام و قلبم میتپه
امید دارم

Monday, July 7, 2008


شده یه بار بشینی و چن ساعت زل بزنی به کارای این مرد جالب؟


یکیش همینوره .. بقیه شم اینجا